ads
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که با دست کوتاه ببخشد او را با دست دراز ببخشند [ مى‏گویم : معنى آن این است که آنچه آدمى از مال خود در راه نیکى و نیکوکارى بخشد ، هرچند اندک بود خدا پاداش آن را بزرگ و بسیار دهد ، و دو دست در اینجا دو نعمت است و امام میان نعمت بنده و نعمت پروردگار فرق گذارد ، نعمت بنده را دست کوتاه و نعمت خدا را دست دراز نام نهاد ، چه نعمتهایى خدا همواره از نعمتهاى آفریدگان فراوانتر است و افزون چرا که نعمتهاى خدا اصل نعمتهاست و هر نعمتى را بازگشت به نعمت خداست و برون آمدن آن از آنجاست . ] [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
گوگل ، هک ، هکر ، دانلود ، اینترنت ، فیلتر ، ویندوز ، شبکه اجتماعی ، فیلترینگ ، لپ تاپ ، حمله ، امنیت ، اینترنت پر سرعت ، آندروید ، اطلاعات ، شارژ ، عکس ، گوشی ، سیستم عامل ، موبایل ، ویندوز 8 ، وی چت ، ویروس ، کامپیوتر ، ویندوز هشت ، آنتی ویروس ، google ، سامسونگ ، دانلود نرم افزار ، آی پد ، ترفند ، ایسر ، پرداخت قبض ، پهنای باند ، بدافزار ، تبلت ، رفع فیلتر وی چت ، خرید شارژ ، McAfee ، Password ، LCD ، آف شارژ ، آمریکا ، آیکن ، آیکن زیبا ، آیکن کریستالی ، استیو جابز ، اپل ، اتصال ، افزایش آمار وبلاگ ، کمیته مصادیق محتوای مجرمانه ، ایمیل ، ویندوز xp ، هکر ، گوشی هوشمند ، شارژ ایرانسل ، سرعت ، سایبری ، سه بعدی ، سونی ، فیس بوک ، کلمه عبور ، مایکروسافت ، مایکروسافت ، عبور از فیلتر ، سقوط هواپیما ، فناوری ، فیبر نوری ، فیزوالکتریک ، فناوری های برگزیده ، فیبر ، سقوط هواپیمای تهران طبس ، شارژ آی پد با یک ضربه انگشت ، فکس ، قدردانی احمدی‌نژاد از مقام معظم رهبری ، قرآن ، قرآن موبایل ، قفل ، قفل خودرو ، کاربران ایرانی ، کاما سوترا ، کدخدایی: تایید شورا، لازمه صحت انتخابات ، کرم ، کروم مملو از حفره‌های امنیتی است ، عرضه آخرین نسخه آندروید برای Galaxy SII ، عزل ، عضلات دست ، عمق ، عوامل افزایش و کاهش بازدید و پیج رنک ، عید ، عید فطر ، عید نوروز ، عکس متحرک ، فارسی ، فرمت منطقی ، فضای مجازی ، فضای مجازی کودکان ، فضیلت و اهمیت ماه رجب ، فلاپی ، فن ، فن آوری اطلاعات ، مبارک ، مبعث ، مبین نت ، متخصص امنیتی ، مجروحی که شهر را بهم ریخت ، مدیر ایرانی مایکروسافت به گوگل رفت ، مردم"خاتمی و موسوی و کروبی" را از راهپیمایی بیرون انداختند ، مرگ استیو جابز ، مرورگر اینترنتی کروم ، مرورگر گوگل کروم ، مسدود شدن وی پی ان ، مسدود کردن سایت virtual embassy tehran ، مشایی ، مشکلات امنیتی کروم ، مشکلات ریجستری ، مفاتیح ، مفاتیح الجنان ، مگا آپلود ، کنترل کننده‌ی USB ، گذرگاه USB چگونه کار می‌کند؟ ، گروه ضربت ، گروه ناشناس ، گزارش جامعی از رسیدگی به شکایات نامزدها ، گواهینامه ، گواهینامه دیجیتالی گوگل ، فیسبوک ، فیل تر شکن ، فیل تر شکن و ‌VPN ، گوشی Xperia Z ، گوشی XperiaTM T3 از Sony معرفی شد ، گوشی سونی ، گوشی سونی اکسپریا T3 ، گوشی ضد آب ، سونی اریکسون ، سیستم ، سیستم دفاعی ویندوز سون ، سیستم رجیستری ، سایت خرید شارژ ، سایت سفارت آمریکا ، سایت های آلوده ، سایت های پر خطر ، سپاه ، سخنگوی شورای نگهبان: ابطال انتخابات قابل بررسی نیست ، سرعت اتصال به اینترنت ، سرعت پردازنده ، سرعت کانکشن ، سرور ، سرویس ایمیل ، سرویس ایمیل گوگل ، سرویس های گوگل ، سفارت خانه مجازی آمریکا ، سقوط ، شارژ تالیا ، شارژ رایتل ، شارژ رایگان کارتریج توسط خودتان ، شارژ مستقیم ، شارژ همراه اول ، شارژ وایمکس ایرانسل ، شارژ کارتریج ، شبکه ، سیستم عامل OS X ، سیستم عامل آندروید ، سیستم عامل آندروید گوگل ، سیستم عامل آنروید ، سیستم عامل تحت وب شرکت گوگل ، سیستم فایل ، سیم کارت ، شاتل ، شبکه اجتماعی nini face ، شبکه اجتماعی ایرانی ، شبکه اجتماعی توییتر ، شبکه اجتماعی فیس بوک ، شبکه اجتماعی کودکان ، شبکه فن آوری اطلاعات ایران ، شبکه های خصوصی مجازی ، شرکت McAfee ، شرکت Intego ، شرکت آدیداس ، شرکت امنیت رایانه‌ ای سوفوس ، شنا ، شناسایی آسیب پذیری اندروید ، شناسایی بدافزار و کرم ، شیشه ، شیوه ی جدید برنامه‌ نویسی برای زبان C ، صدا ، صفحه کلید بلوتوثی برای آی پد ، ضد آب ، ضد ویروس ، ضد ویروس قدرتمند ، ضدویروس ، ضرر لپ تاپ ، ضریب نفوذ ، ضریب نفوذ اینترنت در ایران ، طرح جدید جی میل ، طرح جدید جیمیل ، طنز ، طول عمر باتری ، ظاهر جدید جی میل ، عاقبت اصرار بر گناه کبیره ، گوشی هوشمند Epic 4G سامسونگ ، فیلترشکن ، گوگل به هکر مرورگر اینترنتی کروم جایزه داد! ، گوگل سرانجام تسلیم معترضان شد ، گوگل کروم ، هکر مرورگر کروم ، هکرهای آنونیموس ، همه باید از رئیس جمهور منتخب حمایت و به او کمک کنند ، لپ تاپ باریک ، لپ‌تاپ Envy 14 ، لپ‌تاپ فوق باریک Aspire S3 ، لمس ، لنوو ، لوازم جانبی آی پد ، هکر های آنونیموس ، هکرهای گروه Anonymous ، وایمکس ، وب ، وب بروزر ، وب ساست آدیداس ، وب سایت ، وب سایت WordPress ، وب‌سایت ، وبلاگ رسمی گوگل ، وزارت ارتباطات ، وسیله USB ، وسیله جانبی ، هک با فایل های PDF ، هک تلفن همراه ، هک حساب فیس بوک ، هک حساب کاربری فیس بوک ، هک سایت ، هک سایت های برزیل ، هک سرور ، هک سرور های WordPress ، هک فیس بوک ، هک گوگل ، هک موبایل ، هک وبسایت ، هک کردن ، موتور ، موتور جستجوی بینگ ، موتور خودرو ، موتورولا ، مودم ، مودم EDGE ، مودم GPRS ، موس ، موس بدون دکمه ، موس بی سیم ، موس لمسی ، موس لمسی و بدون دکمه ، موسیقی ، مک بوک ، مکزیک ، نرم افزار آنروید ، نرم افزار جاسوسی ، نرم افزار قرآن برای اندروید ، نرم افزار قرآن جاوا ، نرم افزارهای امنیتی ، نرم‌افزار المبین ، نرم‌افزار جدید برای شناسایی حملات سایبری ، نسخه بستنی حصیری آندروید ، نسخه جدید استاندارد HTML ، نسخه جدید ویندوز ، نسخه نهایی ویندوز 8 ، نشت ، نشست ، نصب ، نصب زبان فارسی ، نظرسنجی ، نفت ، نفوذ به WordPress ، نفوذ به سرور ، نقص های امنیتی ، نقض حریم خصوصی ، نگهداری لپ تاپ ، نمایشگاه ، نمایشگاه الکامپ ، نمایشگاه بین المللی رسانه های دیجیتال ، نوشتن بدافزار ، نوکیا ، نوکیا ، هاب ، هارد دیسک ، هارددیسک ، هر ثانیه دو بدافزار جدید شناسایی می شود ، هشدار ، هشدار امنیتی درباره نفوذ به سیستم های SAP ، هشدار در مورد افزایش حملات هکری در هفته‌های آینده ، هفت سین ، هفت سین کامپیوتری ، ویندوز دیفندر ، ویندوز 8 سال 2012 در بازار ، ویروس اینترنتی کاما سوترا ، ویروس کاما سوترا ، کامپیوتر شخصی ، کاهش ، کاهش اظطراب ، کبل USB ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :21
بازدید دیروز :46
کل بازدید :594799
تعداد کل یاداشته ها : 156
103/9/7
6:57 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
محسن[1379]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی وبلاگ گروهی فصل انتظار در انتظار آفتاب upturn یعنی تغییر مطلوب به سوی فردا welcome to bidaran گل رازقی جمله های طلایی و مطالب گوناگون بانک مقالات ، ترفندهای مستند کامپیوتر و موبایل ، سوال امتحانی پارمیدای عاشق دلبری زیباترین اشعار عاشقانه معاصر hamidsportcars ir-software مبادا روی لاله ها پا گذاریم هادرباد * روستایی در شرق شهرستان بیرجند * HADERBAD بندیر سایت مهندسین پلیمر
Polymer Engineers of Darab University
گل باغ آشنایی .عاشق خدا . دل ‏تنگی شاعرانه کلبه بصیرت TOWER SIAH POOSH بلوچستان جــــــــــــالب محفل آشنایان((IMAN)) پر پرواز ««««« آخرالزمان »»»»» نگارستان خیال مهر بر لب زده نغمه ی عاشقی دنیای عکس و اطلاعات ۩۞۩ تنهاترین تنها ۩۞۩ وبلاگ شخصی حامد ذوالفقاری طب سنتی@ اکبر پایندان ermia............ وبلاگ آموزش آرایشگری پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... «حبیبی حسین» شب و تنهایی عشق جوک بی ادبی ..::* حامیان ولایت *::.. آقاشیر اتشنشانی بنادر کشور عاشقانه های من بی تو ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی سروش دل کـــــلام نـــو بصیرت مطهر هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر گیاه پزشکی 92 مقبلی جیرفتی فریازان...faryazan دوربین مدار بسته وبلاگی برای تمام دوستان تنهایی......!!!!!! کربلا تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر تنهای93 سارا احمدی مهندسی عمران آبادانی توسعه .: شهر عشق :. جهاد ادامه دارد... تک درخت تراوشات یک ذهن زیبا پیامنمای جامع بوی سیب راز رسیدن به شادی و سلامتی نکته های زندگی معرفی روستای قزل احمد آقاسیدبااجازه... ماتاآخرایستاده ایم هدهد *اسرار موفقیت* شهادت به روز عکس سرا- فقط عکس عکس های عاشقانه yazd blog پاتوق دوستان بنده ی ناچیز خدا سایت رسمی استقلال تهران:استقلال اعتبارواحترام لیگ ایران درآسیا nazbano ما و دلاوران ارمغان تنهایی سعادت علی پیشتاز تنهاترم کوثر ولایت شهسوار دل انسان جاری داستان های جذاب و خواندنی شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ . . . الا ترنم بهاری خدا کند که بیایی . . . ایرانیان خاطرات و دل نوشته های دو عاشق چون میگذرد غمی نیست ندای حرم دنیای عکس های متحرک و انیمیشن تمهیدات مرام و معرفت رنگارنگ من.تو.خدا ۞ آموزش برنامه نویسی ۞ یامهدی فطرس اسطوره عشق مادر نور پیکو پیکس | منبع عکس پلاک صفر عشق ترانه ی زندگیم (Loyal) بچه تهرونی توشه آخرت ترخون جریه سید محمد دانلودستان ...او خواهد آمد فریاد شهادت علمدار بصیر خون هر آن غزل که نگفتم به پای تست !!!! عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین یه دختره تنها پسران علوی - دختران فاطمی دانلود شیپ فایل به نام خدا تعمیرات تخصصی پرینترهای لیزری رنگی ومشکی وفکس وشارژکارتریج درمحل اصلاحات گل خشک راه فضیلت عاشقانه نت سرای الماس عمو همه چی دان جایی برای خنده وشادی و تفریح سلام محب برمحبان حسین (ع) دهکده کوچک ما تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم مرکز آموزشی نرم افزار ها به زبان پارسی نهِ /دی / هشتاد و هشت فــــــقــــــط خــــــدا من،منم.من مثل هیچکس نیستم داستان سرا Tarranome Ziba COMPUTER&NETWORK سیرت پیشگان پاتوق دختر و پسرای ایرونی شاه تور نیوز هر چی تو فکرته وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده) پاتوق دخترها آ ینه عکسهای سریال افسانه دونگ یی نمایندگی رسمی سایت فارسروید Hunter نوشته های دختر تنها و ساده و عاشق ســـــــــرزمـــــــیـــن آهــــــن آتیه سازان اهواز دشت ناز دهکده علم و فناوری آبسردکن جهنم عکس-های-جدید-از-سریال-سرزمین-آهن salam عکس های متحرک و انیمیشنی *دلم برای چمران تنگ شده.* سرود عرش مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند ندای تربیت تالش دوست جوان-------عشق جوان چی کار؟ شعر و شکر ... عشق پاک محمد دانایی m.d.love نوری چایی_بیجار روان شناسی psycology دوستانه بارا ن نامه دربانان بی در زنگ تفریح یادداشت های سفر به شهرهای دیدنی ایران نمی دونم بخدا موندم فقط طنزوخنده کتابدار فردا تینا!!!! شیاطین سرخ سرزمین خنگا چقدرزود دیر می شود •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• ...دیگه حسی نمونده شهید علی محسنی وطن دست نوشـته سکوت(فریاد) عاشقانه ها mohammad دانستنی های جالب امیزاپور حجاب ایرانی یه دوره همیه دوستانه مقالات و نرم افزارهای تقویت هوش و حافظه .:: مــــهــــــدویــــــــت ::. منتظران مهدی(عج) shirin پاسخ مسابقات درسهایی ازقرآن اسرائیل کودک کش، اسرائیل بچه کش، اسرائیل آدم کش، اسرائیل تروریست عاشقانه های من ومحمد جک و لطیفه ساز مخالف... هر چه دله تنگت میخواهد بگو . . . sharareh atashin its always a good time mehrabani pinkwave دیوانه،مهربان خرید شارژ ایرانسل توتویی تفریح وسرگرمی زاغک نامه وبسایت پیام نور آبادان گالری عکس بازیگران|نیوفان دخترونه esoesmusic اس ام اس قلبی خسته ازتپیدن هرچی دلت بخواد ستاره سرخ دل شکسته مسافر آسمان ردقلم ،هر چه اجر است در گمنامی است. شهید آوینی ماه دانلود غریبه خبرهای اسبفروشان زندگی daneshjooye bikar ღ♥ღ من و تو ღ♥ღ کلک بهار ازدواج عشق؛خدا؛پدر؛دوست دارم؛هدیه؛گل؛یادگاری؛عشق علی؛شادی رویایی زندگی کردن... خوش مرام فدایی سید علی نم نم بارون ( رفیق نارفیق ) السلام علیک یا صاحب الزمان (عج) تینا *ایستگـــــــــــــــــــــــــــاه انـــــــــــــــــــــرژی* ردپای عشق ... فقط حرف حساب کبو ترانه .... تا بام ملکوت جالب و دیدنی...!!! دانلود فاو جامع ترین وبلاگ خبری آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام بزرگترین مرکزدانلود مذهب عشق سیدطاها مخبر vagte raftan پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان *دنیای یخی* مسعود رضانژاد فهادانـ در مدح مولایم علی از یک انسان موهیول چیزهای جالب متن ترانه ماندگارترین آهنگ های ایرانی عاشفانه های بی تو گل نرگس your memoirs علمی جمهوریت:اخبار داغ ، مقاله ، مصاحبه ، عکس ، کاریکاتور و طنز سیاسی عا شقان وهواداران استقلال ناگفته های آبجی کوچیکه یاسوج عــــشقـــــولـــــک قاسم پرسپولیسی رد پای . . . عاشقانه ها -تصاویر عاشقانه،شعرهای عاشقانه ،عکس ها و متن عاشقانه نورهدایت امیدزهرا omidezahra آزاد راه علوم کامپیوتر هامون و تفتان صدف جان با آمدن دوباره ات زندگی رو بهم بخشیدی دانلود ، ترفند ، برنامه ، بازِِی ، آهنگ ، کلیپ ، عکس،داستان خلیل حرف های قشنگ همه چیز از همه جا یا قدس نحن قادمون دهکده ی عشق راهنما پایگاه اطلاع رسانی قاین نیوز دکتر علی حاجی ستوده .: زاطی گرافیک :.....: بهترین پوسترها :. کشکول کیمیا ورزش رو دوست دارم سیب گلاب درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش کبیـــــــــر شیلو عج الله

على موسوى گرمارودى

در غار حراء نشسته بود. چشمان را به افقهاى دور دوخته بود و با خود مى اندیشید. صحرا، تن آفتابسوخته خود را، انگار در خنکاى بیرنگ غروب ، مى شست .

محمد نمى دانست چرا به فکر کودکى خویش افتاده است . پدر را هرگز ندیده بود، اما از مادر چیزهایى به یاد داشت که از شش سالگى فراتر نمى رفت . بیشتر حلیمه ، دایه خود را به یاد مى آورد و نیز جد خود عبدالمطلب را. اما، مهربان ترین دایه خویش ، صحرا را، پیش از هر کس در خاطر داشت : روزهاى تنهایى ؛ روزهاى چوپانى ، با دستهایى که هنوز بوى کودکى مى داد؛ روزهایى که اندیشه هاى طولانى در آفرینش آسمان و صحراى گسترده و کوههاى برافراشته و شنهاى روان و خارهاى مغیلان و اندیشیدن در آفریننده آنها یگانه دستاورد تنهایى او بود. آن روزها گاه دل کوچکش بهانه مادر مى گرفت . از مادر، شبحى به یاد مى آورد که سخت محتشم بود و بسیار زیبا، در لباسى که وقار او را همان قدر آشکار مى کرد که تن او را مى پوشید. تا به خاطر مى آورد، چهره مادر را در هاله اى از غم مى دید. بعدها دانست که مادر، شوى خود را زود از دست داده بود، به همان زودى که او خود مادر را.

                                                                                                    

روزهاى حمایت جد پدرى نیز زیاد نپایید.

از شیرین ترین دوران کودکى آنچه به یاد او مى آمد آن نخستین سفر او با عموى بزرگوارش ابوطالب به شام بود و آن ملاقات دیدنى و در یاد ماندنى با قدیس نجران . به خاطر مى آورد که احترامى که آن پیر مرد بدو مى گزارد کمتر از آن نبود که مادر با جد پدرى به او مى گذاردند.

نیز نوجوانى خود را به خاطر مى آورد که به اندوختن تجربه در کاروان تجارت عمو بین مکه و شام گذشت . پاکى و بى نیازى و استغناى طبع و صداقت و امانت او در کار چنان بود که همگنان ، او را به نزاهت و امانت مى ستودند و در سراسر بطحاء او را محمد امین مى خواندند. و این همه سبب علاقه خدیجه به او شد، که خود جانى پاک داشت و با واگذارى تجارت خویش به او، از سالها پیشتر به نیکى و پاکى و درستى و عصمت و حیا و وفا و مردانگى و هوشمندى او پى برده بود. خدیجه ، در بیست و پنج سالگى محمد، با او ازدواج کرد. در حالى که خود حدود چهل سال داشت .

محمد همچنان که بر دهانه غار حراء نشسته بود به افق مى نگریست و خاطرات کودکى و نوجوانى و جوانى خویش را مرور مى کرد. به خاطر مى آورد که همیشه از وضع اجتماعى مکه و بت پرستى مردم و مفاسد اخلاقى و فقر و فاقه مستمندان و محرومان که با خرد و ایمان او سازگار نمى آمد رنج مى برده است . او همواره از خود پرسیده بود: آیا راهى نیست ؟ با تجربه هایى که از سفر شام داشت دریافته بود که به هر کجا رود آسمان همین رنگ است و باید راهى براى نجات جهان بجوید. با خود مى گفت : تنها خداست که راهنماست .

محمد به مرز چهل سالگى رسیده بود. تبلور آن رنجمایه ها در جان او باعث شده بود که اوقات بسیارى را در بیرون مکه به تفکر و دعا بگذراند، تا شاید خداوند بشریت را از گرداب ابتلا برهاند. او هر ساله سه ماه رجب و شعبان و رمضان را در غار حراء به عبادت مى گذرانید.

آن شب ، شب بیست و هفتم رجب بود. محمد غرق در اندیشه بود که ناگاه صدایى گیرا و گرم در غار پیچید:

بخوان !

محمد، در هراسى و هم آلود به اطراف نگریست .

صدا دوباره گفت :

بخوان !

این بار محمد با بیم و تردید گفت :

من خواندن نمى دانم .

صدا پاسخ داد:

بخوان به نام پروردگارت که بیافرید، آدمى را از لخته خونى آفرید. بخوان و پروردگار تو ارجمندترین است ، همو که با قلم آموخت ، و به آدمى آنچه را که نمى دانست بیاموخت ...

و او هر چه را که فرشته وحى فرو خوانده بود باز خواند.

هنگامى که از غار پایین مى آمد، زیر بار عظیم نبوت و خاتمیت ، به جذبه الوهى عشق برخود مى لرزید. از این رو وقتى به خانه رسید به خدیجه که از دیر آمدن او سخت دلواپس شده بود گفت :

مرا بپوشان ، احساس خستگى و سرما مى کنم !

و چون خدیجه علت را جویا شد، گفت :

آنچه امشب بر من گذشت بیش از طاقت من بود، امشب من به پیامبرى خدا برگزیده شدم !

خدیجه که از شادمانى سر از پا نمى شناخت ، در حالى که روپوشى پشمى و بلند بر قامت او مى پوشانید گفت :

من از مدتها پیش در انتظار چنین روزى بودم ، مى دانستم که تو با دیگران بسیار فرق دارى ، اینک در پیشگاه خدا شهادت مى دهم که تو آخرین رسول خدایى و به تو ایمان مى آورم .

پیامبر دست همسرش را که براى بیعت با او پیش آورده بود به مهربانى فشرد و گلخند زیبایى که بر چهره همسر زد، امضاى ابدیت و شگون ایمان او شد و این نخستین ایمان بود.

پس از آن ، على که در خانه محمد بود با پیامبر بیعت کرد. او با آنکه هنوز به بلوغ نرسیده بود دست پیش آورد و همچون خدیجه ، با پسر عموى خود که اینک پیامبر خدا شده بود به پیامبرى بیعت کرد.

سه سال تمام از این امر گذشت و جز خدیجه و على و یکى دو تن از نزدیکان و خاصان آنان از جمله زید بن حارثه ، کسى دیگر از ماجرا خبر نداشت . آنان در خانه پیامبر جمع شدند و به هنگام نماز به پیامبر اقتدا مى کردند و آنگاه پیامبر براى آنان قرآن مى خواند و یا از آدابى که روح القدس ‍ بدو آموخته بود سخن مى گفت . تا آنکه فرمان (( و انذر عشیرتک الاقربین )) (اقوام نزدیک را آگاه کن ) از سوى خدا رسید.

پیامبر همه اقوام نزدیک را به طعامى دعوت کرد و آنگاه پس از صرف طعام و حمد و ثناى خداوند، به آنان فرمود:

کاروانسالار به کاروانیان دروغ نمى گوید. سوگند به خدایى که جز او خدایى نیست ، من پیامبر خدایم ، به ویژه براى شما و نیز براى همگان ، سوگند به خدا همان گونه که به خواب مى روید روزى نیز خواهید مرد و همان گونه که از خواب بر مى خیزید روزى نیز در رستخیز برانگیخته خواهید شد و به حساب آنچه انجام داده اید خواهند رسید و براى کار نیکتان ، نیکى و به کیفر کارهاى بد، بدى خواهید دید و پایان کار شما یا بهشت جاوید و یا دوزخ ابدى خواهد بود.

ابوطالب ، نخستین کس بود از ایشان که گفت :

پند تو را به جان پذیراییم و رسالت تو را تصدیق مى کنیم و به تو ایمان مى آوریم . به خدا تا من زنده ام از یارى تو دست بر نخواهم داشت .

اما عموى دیگر پیامبر، ابولهب ، به طنز و طعنه و با خشم و خروش گفت :

این رسوایى بزرگى است ! اى قریش ، از آن پیش که او بر شما چیره شود بر او غلبه کنید.

در پاسخ ، ابوطالب خروشید که :

سوگند به خداوند، تا زنده ایم از او پشتیبانى و دفاع خواهیم کرد.

با این گفتار صریح و رسمى ابوطالب که رئیس دارالندوه و در واقع شیخ ‌الطائفه قریش بود، دیگران چیزى نتوانستند بگویند.

پیامبر آنگاه سه بار به حاضران گفت :

پروردگارم به من فرمان داده است که شما را به سوى او بخوانم ، اکنون هر کس از شما که حاضر باشد مرا یارى کند برادر و وصى و خلیفه من در بین شما خواهد بود؟

هر سه بار، حضرت على (ع ) که جوانى نو بالغ بود برخاست و گفت :

اى رسول خدا، من تا آخرین دمى که از سینه بر مى آورم به یارى تو حاضرم .

دوبار، پیامبر او را نشانید. بار سوم ، دست او را گرفت و گفت :

این (جوان ) برادر و وصى و جانشین من است ، از او اطاعت کنید.

قریش به سخره خندیدند و به ابوطالب گفتند:

اینک از پسرت فرمان ببر که او را بر تو امیر گردانید!

آنگاه با قلبهایى پر از کینه و خشم ، از خانه محمد بیرون رفتند و محمد با خدیجه و على و ابوطالب در خانه ماند.

اندکى بعد، فرمان اعلام عمومى و اظهار علنى دعوت از سوى خدا رسید و پیامبر همه را پاى تپه بلند صفا گرد آورد و فرمود:

اى مردم ، اگر شما را خبر کنم که سوارانى خیال تاختن بر شما دارند، آیا گفته مرا باور مى دارید؟

همه گفتند:

آرى ، ما تاکنون هیچ دروغى از تو نشنیده ایم .

آنگاه پیامبر یکایک قبایل مکه را به نام خواند و گفت :

از شما مى خواهم که دست از کیش بت پرستى بکشید و همه بگویید: لا اله الا الله .

ابولهب که از سران شرک بود با درشتخویى گفت :

واى بر تو، ما را براى همین گرد آوردى ؟

پیامبر، در پاسخ او هیچ نگفت . در این جمع از قریش و دیگران ، تنها جعفر پسر دیگر ابوطالب و عبیدة بن حارث و چند تن دیگر به پیامبر ایمان آوردند.

مشرکان سخت مى کوشیدند تا این خورشید نو دمیده و این نور الهى را خاموش کنند، اما نمى توانستند. ناگزیر به آزار و شکنجه و تحقیر کسانى پرداختند که به اسلام ایمان مى آوردند، اما به خاطر ابوطالب از جسارت به شخص پیامبر و على و جعفر و ایذاى علنى آنان خوددارى مى کردند.

دیگران ، از آزارهاى سخت مشرکان در امان نماندند، به ویژه عمار یاسر و پدر و مادر و برادرش و خباب بن الارت و صهیب بن سنان و بلال بن رباح معروف به بلال حبشى و عامر بن فهیره و چند تن دیگر که نامهاى درخشانشان بر تارک تاریخ مقاومت و ایمان مى درخشد و خون هاى ناحق ریخته آنان ، آیینه گلگون رادى و پایدارى و طنین خدا خواهى ایشان ، زیر شکنجه هاى استخوانسوز کوردلان مشرک ، آهنگ بیدارى قرون است .

ایمان حمزه

حمزه ، عموى پیامبر، مردى نیرومند و بلند بالا بود، چون راه مى رفت ، به صخره اى مى مانست که جا به جا شود، با گامهایى استوار و صولتى که رفتار شیر را به خاطر مى آورد. او بر اسبى غول پیکر مى نشست و کمانى سخت بر کتف مى انداخت و ترکشى پرتیر بر پس پشت مى نهاد و هر روز، براى شکار، به بیابانها و کوهساران اطراف مکه مى رفت . گاه فرزندش یعلى را نیز با خود مى برد.

غروب چون بر مى گشت ، نخست خانه خدا را طواف مى کرد. آنگاه در پیش ‍ دارالندوه (شوراى قریش ) مى ایستاد و آنچه از حماسه هاى تکاورى و شکار آن روز در خاطر داشت ، براى مردم مى گفت . مردم نیز به سخنانش گوش ‍ مى دادند، چرا که جهان پهلوان عرب بود و به ویژه قریش ، او را چشم و چراغ خود مى دانست .

مکه زیر چکمه فساد له شده بود: زر و زور یک دسته و فقر و فاقه دسته اى دیگر، چهره شهر را به لک و پیسى مشؤ وم دچار کرده بود که قمار و ربا دستاورد آن و حرص و آز افزون طلبان ، دستپرورد آن بود. رفا و افزون طلبى دست در آغوش هم داشت و از این وصلت نامیمون ، فرزندان نامشروع فقر و فحشا و تنوع طلبى و برده دارى و قمار و مستى و مى پرستى زاده بود و جاى نفس کشیدن وجدان و آگاهى و حقپرستى را در شهر، تنگ کرده بود.

مستمندانى که براى گذران زندگى ، تن به ربا داده بودند، به هنگام پرداخت چون از عهده بر نمى آمدند، زنان و دختران خود را به رباخواران مى سپردند و آنان ، آن بیچارگان را به خانه هایى مى بردند که بر پیشانى پلید آن خانه ها، پرچمى در اهتزاز بود و کامجویان را به آنجا رهنمون مى شد.

از کنار این لجنزار عفن و از فراسوى این مرداب بود که ((محمد امین )) پیام آزادى انسانها را سر داد و پیداست که زراندوزان ، رباخواران ، قماربازان و در یک کلمه : بت پرستان و مشرکان ، این پیام را نمى شنیدند و نمى توانستند بشنوند و به آزار پیامگزار و پیروان او پرداختند.

آن روز، پیامبر بر فراز تپه صفا پیام توحیدى خود را آشکارا فریاد مى کرد و مردمان مستضعف و بردگان و محرومان بیدار دل به گفتار او گوش فرا مى دادند. ابوجهل که از پلیدترین و کینه توزترین آزارگران قریش بود پیامبر را به دشنامهاى سخت گرفت .

محمد خاموش ماند و پاسخى نفرمود.

ابوجهل که سکوت پیامبر او را گستاخ ‌تر کرده بود، همچنان ناسزا مى گفت و دشنام مى بارید.

پیامبر، باز خاموش ماند.

سپس ابوجهل سوار بر مرکب غرور و حمق با نخوتى جاهلانه به محل شوراى قریش رفت و آنجا بر سکویى نشست . او هنوز از باد آن غرور بر آماسیده بود و همه خویشانش نیز با او بودند.

در آن میان ، جان پهلوان حمزه ، مانند هر روز از شکار مى آمد، با قامتى استوار بر اسب نشسته بود و راست به سوى خانه خدا مى شتافت تا چون همیشه ، نخست طواف را به جاى آورد و سپس به سوى مردم رود و از کارهاى آن روز خود براى آنان بگوید. اما در همین هنگام ، مردى خشمگین و شتابزده ، نفس زنان خود را به او رسانید. برده اى بود و در کنار تل صفا خانه داشت . دشنامهاى رکیک ابوجهل را به پیامبر شنیده بود و آمده بود تا حمزه را خبر کند.

اى حمزه ، ابوجهل ، پسر برادر تو را به باد دشنام گرفت . برادرزاده ات خاموش ماند. من خود، همه آن دشنامها را شنیدم . ابوجهل از سکوت فرزند برادرت شرم نکرد و همچنان به هتک حرمت او ادامه داد و هم اکنون در محل شوراى قریش ...

حمزه ، دیگر چیزى نمى شنید. از اسب فرود آمد و به سوى دارالندوه خیز برداشت . حمیت و رادى و جوانمردى در او آتشى برافروخته بود و همچنین شیر گرسنه اى که شکار دیده باشد با صولتى ترسناک پیش ‍ مى رفت .

ابوجهل ، همچنان پر باد غرور چون بشکه زباله ، بر سکوى شورا نشسته بود که ناگاه چنگ آهنین حمزه از گریبانش گرفت و او را بر پاى نگه داشت . حمزه همچنان که شراره هاى نگاه آتشبار او بر چشمان ابوجهل مى بارید، خروشید که :

ابوجهل ، همه دشنامهایى را که به پسر برادرم داده اى به من گفته اند، اینک دوباره بگو تا سزاى خود را ببینى !

خاستگاه دشنام ، از ژرفاى ضعف و کمبودى درونى است که دشنامگزار از آن رنج مى برد. ابوجهل ، از بسیارى ترس ، نمى توانست لب به گفتار باز کند و دست و پا شکسته مى گفت :

یا ابویعلى ، من ، من ...

حمزه ، کمان را از کتف به درآورد و با کمانه آن چندان بر سر و روى ابوجهل کوفت که خون جارى شد.

در این گیرودار، بنى مخزوم خاندان ابوجهل مى خواستند کارى بکنند. اما ابوجهل ، با حرکت دست و چشم ، اشاره کرد که از جاى برنخیزند، زیرا مى دانست هیچ کس حریف جهان پهلوان نیست .

مردم جمع شدند و ابوجهل را از دست حمزه نجات دادند.

حمزه همچنان که مى خروشید، رو به مردم کرد و فریاد برآورد:

من اعلام مى کنم که از هم اکنون مسلمانم . پس هر کس با برادرزاده من بستیزد یا مسلمانى را آزار دهد، باید با من دست و پنجه نرم کند...

و چنین شد که حمیت و رادى که در کنار جارى اسلام و دوشادوش آن ، در ساحل ، راه خود مى سپرد به رود زد و زلال پاک به جارى خروشناک پیوست .

ادامه ی مطلب در پست بعدی


88/4/28::: 1:24 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ رفتی تا خوشبخت شوی حالا من حال کودکی را دارم که نخ بادبادکش پاره شده مانده برای اوج گرفتنش ذوق کند یا برای از دست دادنش، گریه...


+ برای ایده‌هایتان بجنگید...


+ + چرا گوشیتو جواب نمیدی؟ - مادرمه. بعدا بهش زنگ میزنم + ببین. حتی اگه پیش خدا هم بودی مادرت زنگ زد باس جواب بدی...


+ خبر فوری: عربستان اعلام کرد در پی ازدحام جمعیت در منا، تاکنون دست‌کم 453 نفر از حجاج بیت‌الله الحرام جان خود را از دست دادند و 719 نفر زخمی شده‌اند. 43 زائر ایرانی در این حادثه جان باختند!


+ دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد چشمم به ضریحِ شَهِ والا گهر افتاد این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد با آل علی هر که در افتاد بر افتاد! این قبرِ غَریب الغُربا خسرو طوس است این قبرِمُغیث الضُّعفا شَمس شُموس است خاکِ درِاو،مرجعِ ارواح و نفوس است باید ز رَهِ صدق،بر این خاک در افتاد با آل علی هر که در افتاد بر افتاد!


+ ألـلَّـھُـمَــ عـجِّـلْ لِوَلـیِـک ألْـفَـرَج


+ أیْـنَ بَـقـیَّـةَ ألـلّـه....؟؟ شاید در بیابانی است و سر به سجده اشک می ریزد و ما را دعا می کند شاید سرش را چون علی در چاه کرده و با چاه درد دل می کند شاید هم اکنون در کربلا است و در بین الحرمین ، نگاهی به پرچم سقا میکند و از آن طرف نگاهی بر سیدالشهداء... یا هم اکنون در بقیع است سر خاک مادری که یکتا ترین مادر بود اما مزارش را هیچکس ندانست که کجاست... حال من بی تو خراب است...


+ یهویی... :(


+ وَ قَالَ [علیه السلام] شَتَّانَ مَا بَیْنَ عَمَلَیْنِ عَمَلٍ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَى تَبِعَتُهُ وَ عَمَلٍ تَذْهَبُ مَئُونَتُهُ وَ یَبْقَى أَجْرُهُ . چقدر فاصلة بین دو عمل دور است : عملى که لذتش مى رود و کیفر آن مى ماند ، و عملى که رنج آن مى گذرد و پاداش آن ماندگار است! نهج البلاغه
+ درگیری های ذهنم کم کم داره مسلحانه میشه...